داداشم میخواد یه کاره مهمی بکنه همیشه زبونشو میراره بیرون گاز میگیره..
میگم داداش چرا اینکارو میکنی ..میگه بخاطر اینکه تمرکز کنم که چیکار میکنم.
عجب داداش با دقتی دارم..
درباره وبلاگ من مهدی ام.بچه اراک دنبال نویسنده ام کسی میتونه کمکم کنه خبرم کنه فقط با ی نظر ممنون........... موضوعات آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان خـــــــــــــــــــــــــنده بازار
به مامانم میگم بزرگترین آرزوت چیه؟ فرستنده : محمدکیان - مشـــــــــهد
داداشم میخواد یه کاره مهمی بکنه همیشه زبونشو میراره بیرون گاز میگیره.. فرستنده : FatiMa
خواهرم زنگ زده خونمون..میگه فاطیما مامان هست؟گفتم نه ..گفت بابا ؟گفتم نه..گفتم کاری داری بگو من به مامان میگم .میگه نه نمیخواد خونوادگیه. فرستنده : FatiMa
بابام وقتی عطسه میکنه سریع میگه htc فرستنده : niloofar
داریم آبگوشت میخوریم ، گوشکوبو گرفتم دستم تیریپ خاطره های کودکی به بچه خواهرم میگم : فرستنده : niloofar
رفتیم عروسی دارم سالاد میخورم ، یه عالمه کلم و کاهو از لبو لوچم آویزونه ، همون لحظه مامانم برگشته به چندتا خانوم میگه : پسرم هستن ! حالا شما قیافه منو تصور کنین ... ! فرستنده : niloofar
پسر همسایه بغلیمون چند روزی بود همش زیر چشی نگا می کرد انگار یه چیزی می خواست بگه !بعد چند روز اومده جلو میگه ببخشیدا چند روز هی یه چیزی می خوام بگم روم نمیشه!!!!شما کتاب فیزیک هالیدی دارین؟؟؟؟؟اگه دارین نرم بیخود بخرم!!!!!!!!!!آخه پسر همسایس ما داریم؟؟ فرستنده : mahnaz
شنفتین میگن:دیگ به دیگ میگه روت سیاه؟ فرستنده : Funny Boy
برادر زادهم 6 سالشه، فرستنده : hotboy797
مادرم روزی 10 تا میسکال داره فرستنده : hotboy797
به مامامنم میگم : مامان اگه بگم گشنمه چی میگی ؟ فرستنده : niloofar
میگم همیشه هم به لبخند اعتماد نکنین هاااا فرستنده : Funny Boy
فکر کنم بابام تا یه جایی بیشتر ساعتو بلد نیست فرستنده : کوتنا
پسر فامیلمون 3 سالشه ، خودمون رو کشتیم تا یادش بدیم اسم دوستش یاسمنه نه یا حسن !!! فرستنده : mojdeh67
داییم سرما خورده بود پتو انداخته بود رو سرش خالم بهش میگه : داداش تو اگه دختر میشدی میترشیدی هااا !!! فرستنده : mojdeh67
نظرات شما عزیزان: پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, :: 16:18 :: نويسنده : مهدی
![]() ![]() |